ما بدبختیم، باور نمی فرمایید؟

(یک: صف مرغ) من وقتی بزرگ میشدم، یک مسائلی کوپنی بود. کوپن قند و شکر و روغن وجود داشت و صف برای خرید این اقلام بسته میشد. معروف بود که عزیزی گفته اند خفه شوید که ما به جنگمون برسیم. مردم هم در صفوف به هم پیوسته خفه شدند زیرا که وطن در جنگ بود و آدم به اندازه ی کافی در راه انقلاب و اسلام همه روز کشته میشد. فلذا من خیلی برام مسئله ی عجیبی نیست که یک سری مواد خوراکی در مملکت باز نایاب بشه، یعنی قبلا دیده امش و شوکه نیستم. البته درسته که در جنگ توپ و تانکی با کسی نیستیم، اما بیست تا کشور اداره کننده ی دنیا قصد دارن مملکت ما به خاک سیاه نشانده بشه، تا رهبران ما اینقدر در زیر پا گذاشتن آمریکا زرزرهای مفت نکنند و اسرائیل رو هم هر چند وخت یکباری قلقلک ندهند و شیعیان سراسر دنیا رو هم نون مفت ندهند که بمب در عراق و سوریه و لبنان بترکاند، یا ادعای مدیریت ِ هسته ای دنیا رو نکنند. فلذا کمربندها را ملت ایران یک مقدار باید تنگ تر ببندند که بار تحریم رو خوب تحمل کنند. حالا در اینکه ملت ایران ملت شریفی هست و لیافت انرژی اتمی رو که نداره هیچ، حق مسلم شان است، به خدا، به پیر به پیغمبر، شکی نیست. ولیکن وقتی سیاست های مملکت ما بر پایه تهدید و ارعاب و مرگ به این و مرگ بر اون میگرده، ابرقدرت های دنیا هم حلوا برایمان پخش نمیکنند و بهتر از این نمیشود. من بابت ِ صف مرغ در ایران خجالت یا شوک زده  نشدم. من اعتقاد دارم از اون اقتصاد تابناک مملکت ما و جمعیت منفجر شده ی تقریبا هشتاد میلیونی و دولتی که به تخ ِ چپش هم گشنگی مردم نیست، اصلا بعید نبود مرغ نایاب شود. اصولا میباست هر چیز جویدنگی تموم میشد دیر یا زود. اما بابت ِ غصه است که مردم یک مملکت در مضیقه ی مواد غذایی باشند و دولت شان بریز و بپاش های سیاسی عجیب غیر قابل توجیهی میکند. بدبختانه.

(دو: فاجعه) زلزله ی آذربایجان دردناک بود. فیسبوغ در اطلاع رسانی خوب عمل میکنه و پست های مردم که تشویق میکند خون بدهید و شماره حساب کمک رسانی اعلام میکنند امیدوارم که به جایی برسد. عکس هایی که از حادثه در فیسبوک دست به دست میشود شاید یکی در میون مال زلزله ی بم باشه، اما به هر حال، فاجعه فاجعه است، هر چه قدر هم صدا سیمای ملی قائمش کند، و خبر رسانی نکند و احیانا کمک های خارجی را رد کند، فاجعه غیب نمیشود. مردم بدبختی که همه جوره از فقر و کمبود امکانات در مضیقه بوده اند، حالا سقف خشتی ِ بالا سرشان رو هم از دست داده اند، بچه شان زیر خاک مانده است و همان مثقالی که داشته اند، زیر خاک شده است. اینش دردناکترش میکند که اون روستایی چی داشت که حالا آن را هم نداره.

(سه: طلای المپیک) من عرق ملی زیادی برام باقی نمونده. یعنی اینکه از زلزله در آذربایجان ناراحت میشم چون یک سری روستایی که همین الانش مرغ از سفره شان برچیده بوده و در خونه های گلی زندگی میکردن، مشکلدار تر از اینی که بودن شدن. همین خیلی ناراحت کننده است. مستقل از اینکه مال یک استان مملکتم باشند یا نه. کشورم به نظرم زیباست، اما زیباترین جای دنیا نیست، چون با تعصب ملی به قله ی دماوند یا دریای خزر یا جاده ی چالوس نگاه نمیکنم. صرفا با عینک ِ زیبایی شناسی که نگاه میکنم طبیعت ایران رو زباله و خطرهای محیط زیستی و برداشت بی رویه و بی توجهی تقریبا با خاک یکسان کرده. وسط جنگل های شمال برج ساخته شده و منطقه ی حفاظت شده ای که بهش برسند به سختی پیدا بشه. دریاچه ها یکی از پس از دیگری ریق رحمت رو سر میکشند، جای بکر دست نخورده کم پیدا میشه و در یک جمله چیزهایی که داشتیم رو به گه کشیدیم. فلذا خیر، من انسان جو زده ی داغونی هستم و عرق ملی روی هیچی در مورد کشورم ندارم. نه غذاهاش، نه طبیعتش، نه هنرش، نه ورزشش، هیچ چیزش سرآمد و بهتر نیست. معمولی و معمولی است. ورزش مثلا یک نقطه ی انگشت گذاریه. چهار تا طلا و هفت هشت تا نقره و برنزی که امسال در المپیک به دست آمده نتیجه ی هیچ کار زیربنایی و سرمایه گذاری در ورزش ایران نبوده. مدیران ورزشی هر چند خودشان رو به زریح مبارک مدال طلای فرنگی کاران بمالند، کسی نمیتواند ادعا کند که برای ورزش ایران برنامه داشته. اینکه کشتی به صورت فرهنگی بین یک قشر خاصی و خانواده های کشتی گیر به صورت موروثی و سینه به سینه منتقل میشود برنامه ی کلان ورزشی نیست. کشتی هیچی از بقیه ی ورزش ها کم ندارد، اما کشتی نماینده ی مسئله ی ورزش نیست. شما ژیمناست ایرانی تا الان ملاقات کردید؟ یا شناگر؟ یا دونده؟ قایق ران؟ دوچرخه سوار؟ شیرجه زن؟  تنها نقره ی ایران در پرتاب دیسک در هیاهوی کشتی گم شد، و من دلم میخواد بپرسم شانس بود کشف استعداد پرتاب دیسک یا واقعا وی از یک برنامه ی بیست ساله و سرمایه گذاری به اون نقره رسید؟  ما ورزشی نداریم به اون صورت. در ورزش های مادر لنگ شدیدی میزنیم، و تا زیربنای ورزش رو درست نکنیم، یک المپیک میتوانیم شانس بیاوریم و یک المپیک مضمحل شویم.

باور نمیفرمایید؟

درباره

من کارمند روزم. دلداری ام اینه که شبها نویسنده ام

برچسب‌خورده با: , , , , , ,
نوشته شده در Uncategorized
21 دیدگاه برای “ما بدبختیم، باور نمی فرمایید؟
  1. Ana می‌گوید:

    ,Among 204 countries participating in the Olympics, Iran ranked 17 this is amazing for a country that does not invest or support its athletes, also does not have much experience. Most importantly for a country whose half its population (females) have a very slim chance of getting anywhere. I applaud every single one of the participants. Iran ended up in the top %10 where in everything else Iran is in the bottom %3. This is amazing. I dont think this is luck, you dont compete and get lucky, you work hard and get a medal. As a matter of fact Iran did not do well in free style wrestling

  2. مومو می‌گوید:

    ربط المپیک رو به دو موضوع اول نفهمیدم ولی در کل خوب بود
    اتفاقا خودم هم امروز داشتم به این فکر میکردم که اگه الان کسی بیاد ادعا کنه که ما برای المپیک برنامه داشتیم و از قبل سرمایه گذاری کرده بودیم، مطمئنا داره زر میزنه!!

  3. یک رهگذر می‌گوید:

    دانشمند
    من یکی دو سالی میشه که این وبلاگ می خونم ولی تا حالا کامنت نگذاشتم ولی الان دیدم نمی شه هیچی نگفت !
    اولا، به هر جای دنیا که فرار کنی و سیتی زن هر کشوری که بشی شما نهایتا یک ایرانی هستی چه دوست داشته باشی چه نه !( من خودم سیتی زن کشور جنوبی شما هستم )
    دوما،همین ایران پوکیده ما از بلاد شما که در رنکینک خیلی بالا تر شده !! کانادا 36 شده که واقعا برای یک کشور پیشرفته مایه سر افکندگی هست !
    سوما ، خیلی ها معتقد هستند که روح المپیک در ورزش غیر حرفه ای نهفته هست که در اثر رقابت کشور ها کم کم دارد به مسابقات باشگاهی تنزل پیدا می کند (خرید تابعیت ورزشکاران توسط کشور های بی عرضه عربی ) و یک مدال کشوری مثل جامائیکا یا ایران از 10 مدال تولید انبوه چین ارزشش بیشتره و با فلسفه المپیک سازگار تر هست !
    چهارما آیا کانادا ، اسپانیا، سوئیس ، سوئد هم زیربنای ورزش ندارند ؟
    (همه ضعیف تر از ایران بودند )

    درست هست که دانشمند هستی ولی لطفا وقتی در یک زمینه اطلا عات کافی نداری مثل محمود احمقی نژاد اظهار نظر نکن

    • کیوان می‌گوید:

      قربان من پاسخی برای بخش نخست سخنان شما ندارم و ایرانی بودن که همه هستیم هم باعث غرور یا سرافکندگی نیست.
      برای بخش ورزشی کامنت شما اما جوابی دارم. اینکه زیربنای ورزش ایران بسیار ضعیف است یک عقیده نیست که شما و یا ایشان هر کدام برای خود یکی داشته باشید. یک حقیقت است. چهار کشوری که شما نام بردید در رنکینگ مدالها زیر کشور ما قرار گرفتند بسیار بسیار جلوتر از ما هستند. تعداد ورزشکاران شرکت کننده آنها در المپیک را با ایران مقایسه کنید. مدال گرفتن که همه کارنامه ورزش یک کشور را نمایندگی نمی کند. ببینید آنها در چند رشته شرکت کننده داشته اند و ما در چند رشته، و ورزشکارانشان اگر مدالی کسب نکرده اند تا کجا در رقابتها جلو رفته اند. در آنصورت شاید برای کشور کانادا سرافکندگی قایل نمی شدید. می دانید که المپیک زمستانی هم داریم. می دانید کشور آنها در المپیک زمستانی گذشته چند مدال گرفته؟ بعد به آب و هوای آن کشور فکر کنید و همچنین به جمعیت آن در مقایسه با ایران.
      احتمالا شما هم گزارشهای جدید درباره شرایط طاقت فرسای پرورش استعدادهای ورزشی از کودکی را در چین دیده اید. و شاید به درستی نتیجه گیری کردید که مدالهای تولید انبوه چین لزوما به معنای گستردگی ورزش در آن کشور نیست. اما در مورد دیگر کشورها حرفی به دور از منطق زدید.

      • یک رهگذر می‌گوید:

        مشکل کامنت گذاشتن در محیط کار با کیبورد ان-اسکیرین این هست که آدم حرفش را کامل نمی زند !
        من نگفتم که مدال ها نشان دهنده زیر ساخت ورزش ایران هست من می خواستم بگم کلا ربط دادن این ها (زیر ساخت ورزش و مدال ها ) بهم کار عبثی هست چه در مورد ایران و چه در مورد چین و قطر و آذربایجان وکانادا و …
        می خواستم بگم که هر کدام از این مدال ها برای هر کشور و مردمی که خودشون را به نوعی وابسته به اون کشور می دانند با عث افتخار هست همان طوری که جایزه اسکار اصغر فرهادی برای ایرانی ها در سرتاسر دنیا باعث خوشحالی و افتخار بود و هست
        دوست داشتن ریشه و اصل و کشور زادگاه آدم به صورت منطقی و نه به صورت شوونیستی و افراطی همیشه و در همه جوامع یک ارزش بوده وخواهد بود و این که آدم بگویید من چون یک احمقی نژاد این افتخارات (مدال ها و زیبایی ها طبیعی و تاریخی ) را به خودش منتسب می کند پس من هیچ احساسی به اون ها ندارم به نظرم یک کم غیر طبیعی هست !

      • یک رهگذر می‌گوید:

        به عنوان تذکره قبل از خواب ربط دادن مدال نگرفتن کا نادا به آب و هوا سرد این کشور (کجی زمین!) یکی از بچگانه ترین توجیهات هست !
        مگر کانا دا از روسیه, اکراین ، نروژ و دانمارک و… سرد تر هست ؟؟
        مگر کانا دا از نروژ ، دانمارک ، قزاقستان و چک و… کم جمعیت تر هست ؟
        عزیز کا نادایی عکس فر مایش شما در مورد آب و هوا برای المپیک زمستانی تا حدی درست هست مثلا تصور این که یک نفر ساکن عربستان در المپیک زمستانی مدال اسکی استقامت بگیرد تقریبا محال هست ولی شما می توانید در زیر زمین پناهگاهتون در قطب شمال هم کشتی ، وزنه برداری ، تیر اندازی ، تکواندو ، بوکس ،… تمرین کنید

    • نار می‌گوید:

      رهگذر جان، اگر بدون تعصب مطلب رو میخوندی متوجه عرایض دانشمند می‌شدی!

      • یک رهگذر می‌گوید:

        نار شما هم اگر بدون تعصب مطالب من رو میخوندی متوجه عرایض من می‌شدی!

  4. هـ می‌گوید:

    می فرماییم

  5. رزا می‌گوید:

    هم پست رو خوندم هم کامنتها رو. فکر نمی کنم منظور این بوده که مدال ها بی ارزشند یا زحمتی واسشون کشیده نشده و بلاه بلاه… من هم فکر میکنم جنابان آقایان سران عالیقدر هیچ ربطی به این مدالها ندارند و زحمت کشیده شده فقط و فقط بر می گرده به ورزشکارانی که مدالها رو گرفتند. رجالی که برای کمک و همدردی با آدمهایی که در عین بدبختی دچار این زلزله ی منحوس هم شدند هیچ غلطی نمی کنند٬ بیجا می کنند که برای کسب مدال یا هر افتخار دیگه ای سینه جلو میدهند!

    • دانشمند می‌گوید:

      دقیقا

      • زهرا می‌گوید:

        سلام
        کلا با صحبتای شما موافقم. و نوع نگاهتون رو هم دوست دارم. چون منم همیشه همچین نگاهی دارم. ^_^ ولی جدا از این بحث ها کلا در مورد اینکه انقدر این قضایای المپیک و مدال اوردن رو بزرگش میکنن و به غیرت و غرورملی ربط میدن متعجبم. سوالم همیشه از خودم این بوده که چرا انقدر خوشحالی داره حالا این مدال بردن؟ ایا برنمیگرده به عقده حقارت جهان سومی ها؟؟ والله این کشورای جهان اولی یه کاروان میفرستن با یه لشکر ادم. حالا اونقدری هم مدال نمیارن (همونطوریکه که یک رهگذر ذکر کردند) ولی در کل نه از مدال اوردن و یا از مدال نیاوردن اونقدر که مثلا کشورای امثال ایران یا همین کامرون ذوق میکنند واکنش نشان نمیدن. یعنی براشون روال شده در کل و به این هم برمیگرده که اینا ذوق و ایناشون رو برای المپیک مثلا 60 سال پیش کردند الان اینا براشون اسباب بازیه به قولی. کشورای جهان اولی الان مثلا به کره مریخ رفتن و اینا فکر میکنن و اینا براشون مسئله اس الان نه مدال المپیک….

  6. Mehdi می‌گوید:

    من هم تو همون دورانِ صف و کوپن و اینکه کره کمیاب می شد بزرگ شدم.
    امروز داشتم با همکارام حرف می زدم که این چیزا شاید دیگه این روزا باور پذیر نباشه، شایدم هیچ وقت مردم حاضر به تکرارش نباشن، نمی دونم….

  7. ماگونی می‌گوید:

    یعنی تمام و کمال باهات موافقم.انگار دقیقا حرفای خود منو زدی.

  8. حس} می‌گوید:

    چرا والا باور می کنیم.

    تا وقتی زنگ ورزش واسه همه پسرا یعنی فوتبال و واسه همه دخترا معلوم نیس کلا یعنی چی، طلا ملا همه کژدار و مریضه. گرچه همین هم واسه اونیه که عرق ملی داره، میخواد کشورش همه جا شاگرد اول باشه، البته بد هم نیس ها ولی اگه عرق صرف این باشه که بگه «آی ساکنای دنیا! کل شما همه خر، فقط فقط ما آدم!» نه دیگه میشه حرف چرت، زر زر.
    حالا می خواد یکی زر زر اشو تو عرق ملی کادو پیچ کنه

  9. احسان می‌گوید:

    خواستم بگم که عمق فاجعه زلزله و ورزش ایران زیاده ولی باید قبول کرد که یه عده احمق دارن عمق رو خیلی زیاد نشون میدن و یه سری احمق تر می گن اصن عمق نداره که…
    نمونش عکسای فیک که خودتون گفتید و از اون ور هم بی توجهی مسئولین در روزهای اول
    یا بی ارزش کردن تلاش همه کسانی که تو مدال های المپیک تاثیر داشتن از بالا تا پایین و از اون ور هم گل انداختن گردن علی آبادی تو فرودگاه…
    خلاصه اینکه نگاه بی غرضم آرزوست.
    البته واسه شما غرضمند نیست ولی خوب غیر کارشناسیه مثل واسه من!

  10. آق رضا می‌گوید:

    والا عرق ملی که صله بعضی وقتا میگم از این که هست بدبخترشیم شاید چند نفری اوضاع مملکت دسشون بیادو بفهمن با آیه تلاوت کردنو حدیث زر زدن ،کشور نمیشه که بشه.

  11. احسان می‌گوید:

    باور می فرماییم ، الاحساس و المشاهده
    یکی از همکارا میگفت یکی از این ایمیل فورواردیها رسیده بود دستش عکسهای کیش قشنگتر از مالدیو ، با زن و بچه میره اونقدر تو ذوقش خورده بود یه روزه برمیگرده

  12. چت می‌گوید:

    وبلاگتو چون خیلی دوست دارم عرض میکنم: ضریح نه زریح

  13. ati می‌گوید:

    ergh melli ba alef na aragh ba ein

برای یک رهگذر پاسخی بگذارید لغو پاسخ